سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیاده تا عرش
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89 اسفند 4 توسط فاطمه ایمانی | نظر

امروز در کلوب مطلبی خوندم که خیلی ناراحت شدم از این عمل غیر انسانی ...

غذایی به نام Foie Gras به معنی جگر چرب غذای تجملی و گران قیمتی است که منشاء آن فرانسه است و در رستورانهایی چون مک دونالد و کی اف سی سرو می شود.

برای تهیه این غذا مرغابی و غازها را مجبور می کنند مقدار زیادی چربی بخورند تا بیش از اندازه چاق شوند و به بیماری جگر چرب مبتلا شوند.

پرندگان مجبور می شوند مقدار زیادی روغن و غذای چرب بخورند حتی اگر میلی به خوردن آن نداشته باشند.

یک لوله فلزی از گلوی حیوان به داخل معده وارد می کنند و به حیوان غذا می خورانند تا حدی که جگر آنها بزرگ و بزرگتر شود؛

سپس آنها را درون قفس های بسیار کوچک قرار می دهند و آنها را مجبور می کنند که در یک حالت ثابت و بدون حرکت بایستند تا انرژی مصرف نکنند.

خوب نگاه کنید. می توانید غم را در چشمهای او ببینید؟

پاهای آنها در اثر ایستادن های ثابت و طولانی مدت ورم می کند. و نمی توانند بخوابند. و البته نیازی هم به خواب نیست چون دوباره مجبور هستند غذا بخورند.

آنها سعی می کنند از جان خود دفاع کنند، اما این تلاش هم بی فایده است.

آنها را مجبور به خوردن می کنند تا جایی که بمیرند و یا بدن آنها نتواند این مقدار غذا را تحمل کنند

همانطور که می بینید غذا از دهان حیوان بیرون زده

آنهایی زنده می‌مانند، بیمار می شوند و از مخرج آنها هنگام دفع مدفوع خون جاری می شود

آنها نه تنها از ناحیه دهان و گلو دچار جراحت می شوند، بلکه تمام مدت زندگی غم انگیز خود از دل درد و ورم و درد پا عذاب می کشند.

نه خوابی دارند و نه حرکت و جنب و جوشی، که مطابق غریزه خود و مطابق آزادی و زندگی که خداوند به آنها داده بتوانند آسمان را ببینند ، روی زمین راه بروند و در آب شنا کنند.

در عکس زیر می توانید جگر چرب را در مقایسه با جگر معمولی حیوان ببینید:

از خودمان شروع کنیم. قبل از خوردن هر چیز تفکر کنیم که چه می خوریم و به چه قیمتی.

به سلامتی خود و جان حیوانات اهمیت دهیم. غذایی که زجر دادن و شکنجه شدن حیوانات تهیه شود جز سم و سرطان چیزی عایدمان نخواهد کرد.

 





طبقه بندی: وجدان
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 89 بهمن 12 توسط فاطمه ایمانی | نظر

هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!

مشایخ وهابی که به صدور فتواهای قتل و کشتار مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) مشهور هستند، فتواهای خنده داری نیز صادر می فرمایند! که خواندن آنها خالی از لطف نیست...

ـ پوشیدن کمربند ایمنی حرام است!  زیرا مانع قضا و قدر می شود!!!

ـ شستن گوشت قبل از پختن بدعت است.

ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر(ص) گوشت را بدون شستن می پختند و می خوردند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط.

سوال: ... جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.

جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:

اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!

دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و ...، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج  شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای...

سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست...

چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.

پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.

ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.

هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.

هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک  یا سه  نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.

نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!

دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و... وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.

یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!

دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!

سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.

چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و ... است.

 

اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد... من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم...).

در پایان امیدوارم که این پیام  برای جوانان و دیگران مؤثر و مفید باشد. اللّهم آمین.

 

به قلم: عبد الله النجدی

ریاض-ربیع الاول1423هـ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زعفران جزو مواد مخدر است !! حرام میباشد !!

 

شماره فتوى :7081

 

مفتی : أ.د.أحمد الحجی الکردی

عالم موسوعه فقهیه .. ویکی از اعضاء هیئت افتاء کویت

تاریخ نشر فتوى :2006-09-21

عنوان فتوى : حکم خوردن زعفران

سؤال : میکویند که زعفران ضمن مواد مخدر است وحرام میباشد , ایا این خبر صحت دارد ؟

جواب : الحمد لله رب العالمین , درود بر حضرت خاتم انبیا ورسل محمد وبر آل وتمامی اصحابش وتابعین , وکسانی که به احسان تابع انها هستند تا روز قیامت , واما بعد :

زعفران مواد مخدر است , خوردنش جایز نیست وهمجنین مخلوط کردنش با غذا نزد أکثر فقهاء , وبعضی از انها کمی از زعفران را که مخدر کننده نباشد جایز میدانند . وخدای بزرک داناتر است


منبع: سایت فتاوای شرعیة تابع هیئت افتاء کویت

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تحریم اهداء گل ـ هیئت علمای ارشد

 

بسم الله وحده و الصّلاة علی خیر خلقه محمد صلّی الله علیه و سلّم،

و بعد: فتوای کمیته دائم علمای ارشد کشور توحید (که خدا ایشان را یاری نموده و عزّت داده و دشمنانشان را ذلیل گردانده است).

این فتوا در تحریم این گلهای خبیث به دلیل بوهای تحریک آمیزی که دارند و به سبب اینکه این کار تقلید از غرب ملعون و مسخ هویّت اسلامی ناب شمرده می شود، است. از خدا می خواهیم که امّت اسلام را از این فتوا بهره مند سازد و حجت را بر آنها تمام کند، والله المستعان! 

متن فتوا:

شماره فتوا:21409

تاریخ:21/3/1421

الحمد لله و الصلاة و السلام علی من لا نبیّ بعده.

و بعد، کمیته دائم پژوهشها و فتواهای علمی از سؤال مستفتی محمد عبد الرحمن العمر از حضر ت مفتی کلّ آگاه شد که از سوی دبیرکلّ هیئت علمای ارشد با شماره 1330 و در تاریخ 21/3/1420 به این کمیته ارائه شده است. 

متن سؤال: 

در بعضی از بیمارستانها، اماکنی برای فروش گل وجود دارد، و ما عیادت کنندگانی را می بینیم که دسته های گل را به بیماران تقدیم می کنند، این کار چه حکمی دارد؟


در طول قرون متمادی اهداء گل (طبیعی یا مصنوعی) هیچگاه جزء سنّت عیادت از بیماران نبوده و این عادتی است که از بلاد کفر وارد شده و عدّه ای که ایمان ضعیفی داشته اند، از آنها تأثیر گرفته و این عادت را انتقال  داده اند. حقیقت این است که بردن گل نفعی برای بیمار ندارد، بلکه تشبّه و تقلید محض از کفّار محسوب می شود و نه هیچ چیز دیگر، و فقط خرج کردن پول در غیر راه درست است که این اعتقاد فاسد را به دنبال دارد که این گلها باعث شفا می شود! بر این اساس نباید از گل در مورد مذکور استفاده کرد، نه به صورت فروش و نه خرید و نه اهدا...    

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

"این سخنان در حالی از طرف کارخانه های فتوا سازی وهابیت صادر میشود که امیران آنان با امضای قرار دادهای میلیاردی و اهدای کمکهای بلاعوض به همان بلادهای کفر ، نوکری خویش را به شکلی متفاوت به اثبات می رسانند..."





طبقه بندی: فتاوای خنده دار وهابیت
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89 دی 29 توسط فاطمه ایمانی | نظر

 

حجةالاسلام و المسلمین دکتر آقا تهرانی در یکی از خاطرات خود می گوید:

یک روز جلوی در موسسه دختر خانم جوانی جلوی من را گرفت و اظهار داشت: می خواهد مسلمان شود.

سوال کردم چه اطلاعاتی پیرامون اسلام دارید؟ گفت: به نتیجه رسیده ام مسلمان شوم. پیشنهاد مطالعه چند کتاب را دادم، کتاب ها در اختیارش گذاشته شد؛ بعد از مدتی با اشتیاق به نزدم آمد و گفت: کتاب ها را خوانده و می خواهم مسلمان شوم.

باز چند کتاب دیگر هم به او دادم و گفتم: اینها را هم مطالعه کنید.

این کار چند بار همینطور ادامه پیدا کرد. مطمئن بودم جامعیتی از اسلام و مکتب تشیع از مطالعه کتاب ها برایش حاصل شده است.

یک روز همین دختر با عصبانیت وارد موسسه شد و گفت: اگر همین الان شهادتین را برایم نخوانید، داخل شهر می روم، داد میزنم و اعلام می کنم، من مسلمان هستم تا همه متوجه بشوند و به این طریق اسلام می آورم.

 شور و اشتیاق این دختر موجب این شد تا به او قول دهم در مراسم جشن بزرگ میلاد امام حسین (ع) در موسسه ایشان بیایند و مراسم تشرف به اسلام را برگزار کنیم.

روز میلاد امام حسین(ع) مراسم جشن برپا شد و شیعیان زیادی هم در جلسه شرکت کردند، به عنوان یک میان برنامه اعلام کردیم یک دختر فرانسوی مقیم نیویورک با اطلاع و آگاهی دین اسلام و مکتب تشیع را برگزیده و مراسم تشیع الان برگزار می گردد.

در این میان شخصی از داخل جمعیت بلند شد و گفت: اصلا این دختر از اسلام چه می فهمد که می خواهد مشرف بشود؟

بنده نیز سوالی را مطرح کردم و گفتم هرکس جواب را می داند پیرامون آن توضیح دهد؟ سوال درباره مسئله «بداء» بود که از اعتقادات مسلم ما شیعیان است.

هیچکس جوابی نداد! سوال را از این دختر پرسیدم؟ توضیحاتی پیرامون آن به جمعیت ارائه داد.

سپس در جلوی جایگاه قرار گرفت؛ پس از اقرار به شهادتین و ارایه عقاید به او، اذان درگوش راست و اقامه در گوش چپ او خوانده شد. رسما به اسلام و مکتب تشیع گروید و نام او را «رقیه» نهادیم.

چند روزی از این قضیه گذشت تا اینکه همین دختر را با حجاب کامل اسلامی هم راه با مرد و زنی دیدم، به نظر می آمد پدر و مادرش باشند. در خیابان جلوی مدرسه با ما برخورد نمودند.

آن مرد و زن ( پدر و مادرش) با زبان فرانسوی شروع به سر و صدا کردند؛ چرا دختر ما را مسلمان نموده اید؟ به او بگویید حجابش را بردارد… سر و صدا باعث شد عده ای دور ما جمع شوند.

در همان حین، احساس کردم این دختر تازه مسلمان الان در شرایط سختی است و خیال کردم دارد خجالت می کشد. به موسسه رفتم و زنگ زدم ایران دفتر آیت الله مظاهری و پرسیدم: آیا در چنین شرایطی اگر اصل دین شخص در خطر باشد به نظر شما اجازه می دهید روسری را بردارد؟ در این مورد خاص ایشان فرمودند اشکال ندارد.

به سرعت برگشتم و به این دختر گفتم: با یکی از مراجع تقلید صحبت کردم و در مورد شما فرمودند: اگر دین شما در معرض خطر است اشکال ندارد و شما می توانید روسری را بردارید،

آنچه در جواب شنیدم این بود: دختر تازه مسلمان به من گفت: این حکم از احکام ثابت و اولیه است یا از احکام ثانویه و بنا بر ضرورت است؟ گفتم از احکام ثانویه می باشد.

تا این را شنید، گفت: « اگر روسری خود را بر ندارم و بخاطر حفظ حجابم کشته شوم آیا من شهید محسوب میشوم؟» گفتم: «بله

گفت: « والله روسری خود را برنمی دارم هرچند در راه حفظ حجابم جانم را از دست بدهم. »  البته بعد از این ماجرا خانواده او نیز با مشاهده رفتار بسیار مودبانه دخترشان از این خواسته صرفنظر کردند.

آنها عازم فرانسه بودند و با همان حال به طرف فرانسه روانه شدند، آدرس یک مرکز دینی که دوستان ما در آنجا بودند به او دادم و بعدا هم متوجه شدم که الحمدلله با یک جوان مسلمان فرانسوی ازدواج نموده است.

* حجت الاسلام دکتر مرتضی آقاتهرانی در دوران اقامت در آمریکا، امامت جمعه شهر نیویورک و مسئولیت موسسه اسلامی آن شهر را به عهده داشت.

 

منبع: http://www.pedar.net





طبقه بندی: اسلام،  تازه مسلمان شده،  حجاب
نوشته شده در تاریخ جمعه 89 دی 17 توسط فاطمه ایمانی | نظر

ازدواج پسر پنج ساله سوری با دختر بچه سه سالهامروز در یکی از سایت ها مطلبی خوندم که واقعا متاسف شدم از بی فکری بعضی والدین،
ازدواج پسر پنج ساله با دختر بچه ی سه ساله!!!
آخه به اینا میگن مسلمون؟!!! بچه ی پنج ساله از زندگی زناشویی چی سرش میشه؟! دختر بچه ی سه ساله چی؟!!! اینا هنوز به بلوغ فکری هم نرسیدند چه برسه به باقی مسائل...
جالبه به این کارشون افتخار هم میکنند و تصویرشون را به خبرگزاری ها به عنوان رکورد اول جهان میدهند!
اصل خبر را اینجا  بخونید.





طبقه بندی: ازدواج کودکان
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89 دی 9 توسط فاطمه ایمانی | نظر

سلام

فایلی به دستم رسیده که قسمت هایی از سخنرانی مفتی اهل سنّت سوریه در رسوا کردن علمای وهّابیت و افشای ولایت حضرت علی علیه السلام است. فایل کوتاه است ولی بسیار تکان دهنده. من ترجمه ی سخنان ایشان را در این صفحه قرار میدهم ولی توصیه میکنم حتما فایل را دانلود کنید و خودتون مشاهده بفرمایید.

بزرگان اهل سنت حقایق را کتمان می کنند! تا مبادا اینکه مردم شیعه گردند.


اجازه بدهید که صادقانه بگویم!

ده ها سال پیش که مشغول تحصیل علم بودم، از استادم شنیدم که میگفت: به درستی که عاشورا مصیبتی برای امت اسلامی بود ...

چرا این ( حقیقت ) را از ما پنهان می کردند؟! خدا از گناهشان نگذرد!

از ترس اینکه مردم تحت تاثیر قرار نگیرند و شیعه شوند ...

آیا باید حقایق را ، از ترس گرایشات ( مذهبی ) پنهان کرد؟! آیا حقیقت را باید پنهان کنیم، که مبادا یکمذهب بر علیه مذهبی دیگر تقویت شود؟!

دست از سرمان بردارید ای آقایان! گذشت آن زمان که دین در جهت سیاست اشخاص به کارگرفته می شد. گذشت آن زمان که ( آن آدم ) با سوء استفاده از روش ظالمانه، خود را امیرالمؤمنین نامید، تا بر روی زمین فساد کند ...

امیر المؤمنین نیست، جز آن کسی که اولاً میزان حق و عدالت را در مورد خودش اجرا کرد. و ثانیا ( اعمالش ) را طبق شریعت اسلامی سنجید.و ثالثاً اسلام را میزان و معیار ( اعمال ) خود و خانواده اش قرار داد ... پس او امیر مؤمنان است ...

اما آن کسی که با بیعت اجباری ، تزویر و رشوه امیر شد ... پس این ( چنین شخصی ) امیر هیچ کسی نیست ... او فقط امیر هوای نفس و شهوات خودش است.

این حقیقتی است که باید اعلام کنم ...


منبع: سایت خبری سلام شیعه





طبقه بندی: مفتی اهل سنت، وهایت، حقانیت شیعه
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89 دی 9 توسط فاطمه ایمانی | نظر

حماسه 9 دی 88

پیام آیت الله نوری همدانی به مناسبت سالروز حماسه 9 دی

مردم محترم و متعهد ایران اسلامی؛
روز نهم دی ماه سال 1388 از ایام الله است، روز بیعت با ولایت و تجلی بصیرت الاهی شما است، روزی است که عاشورائیان با صلابت و خروش تمام میثاق و اردات و فداکاری خود به ولایت و عاشورای حسینی به نمایش گذاشتند و فتنه گران را که از آشنایان بریده و با بیگانگان ارتباط برقرار کرده و آنان را امیدوار کرده بودند که با تلاش های مذبوحانه خویش آسیبی به شجره طیبه نظام مقدس جمهوری اسلامی برسانند را ناکام و ناامید کرد.
در این روز حماسی ده ها میلیونی، شما برای چندمین بار به فریب خوردگان داخلی و استکبار خارجی، ثابت کردید که برای همیشه محافظ نیرومندی برای آرمانهای انقلاب هستید، ستون فقرات این خروش با عظمت و فراگیر بصیرت شما مردم همراه با ولایت مداری بود.
ما با توفیق الاهی این عنصر عزت و عظمت را بعنوان انتظار ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه تا ظهور حضرتش حفظ خواهیم کرد.





طبقه بندی: حماسه 19 دی
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89 دی 1 توسط فاطمه ایمانی | نظر

 

به مناسبت سالگرد عروج ملکوتی زنده یاد حاج رضا ابو القاسمی پورچهار سال گذشت ...

چهار سال پیش مثل امشبی بود که علی کوچولو پیش پدربزرگ و مادربزرگش موند، خبر نداشت که از فردا دیگه صدای بابا و مامانش را نخواهد شنید. شاید اگه علی میدونست این آخرین باریه که بابا مامانش رو می بینه برای موندن خونه ی پدربزرگ اصرار نمیکرد.

 دیشب شب چلّه بود و همه ی خانواده دور هم بودند ولی امشب ... دیگه نفس های پدر و مادر علی برای همیشه فرو نشست و علی یتیم شد.

خدایا عجب صبری داری ...

یا زهرا ...

وقتی به علی فکر میکنم قلبم سنگین میشه. روزگار بدجوری داره امتحانش میکنه. برای علی دعا کنید.

من که این خانواده رو نمیشناختم و بعد از مرگشون از طریق اطرافیان باهاشون آشنا شدم هنوزم بعد چهار سال هر وقت یادشون میافتم اشک از چشمانم جاری میشه. خدایا این چه سرّیه؟!!! علی کوچولوی هفت ساله چه زود یتیم شد! حتما الان برای خودش مردی شده. خدایا خودت حافظش باش تا بتونه راه پدرش را ادامه بده. شیخ رضا کم شخصیتی نبود. با وجودی که فقط 27 سال سن داشت ولی من همین مقدار فایل سخنرانی که از ایشون شنیدم و نوشته هایی که از ایشون خوندم پی بردم که چه گوهری را از دست دادیم.

شادی روح حاج رضا ابوالقاسمی پور و همسر مکرّمه شون که چهار سال پیش در چنین شبی چشم از جهان فرو بستند، فاتحه و صلوات بفرستید.

*****************************************************

وبلاگ زنده یاد حاج رضاابوالقاسمی پور





طبقه بندی: حاج رضا ابو القاسمی پور
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.