پیاده تا عرش
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88 دی 7 توسط فاطمه ایمانی | نظر
 بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم با دین سه جور برخورد شد.

اولین برخورد و نگاه به دین ، یک نگاه مصلحت جویانه بود ، که در زمان خلفای اول و دوم و سوم شکل گرفت. عده ای از خواص در آن زمان در لباس دین ، راه باطل را در پیش گرفتند و حق را از امیر المؤمنین به زور گرفتند و عده ای دیگر از خواص ، بنا را بر مصلحت گذاشتند و ترجیح دادند در مقابل این توطئه و فتنه سکوت کنند. بخاطر سکوت این خواص ، امام علی علیه السلام تنها ماند. شاید اگر خواص آن زمان در مقابل آن امر اعلام موضع میکردند و پشت امام علی علیه السلام را خالی نمیکردند حکومت به دست نا اهلان نمی افتاد.

بعد از هزار و چهارصد سال امروز می بینیم که عده ای از خواص عصر ما که زمانی یار امام و انقلاب بودند راه خود را کج کرده اند و به بیراهه میروند. و عده ای دیگر از خواص بجای اینکه در مقابل این قانون شکنی اهل باطل موضع گیری کنند و اعمال توطئه گرانه ی آنها را محکوم کنند ، بنا را بر مصلحت گذاشته و سکوت اختیار کرده اند. چه بسا سکوت این خواص ، آب به آسیاب دشمن ریختن باشد بدون اینکه خودشان متوجه این امر باشند. الان سکوت به بهانه ی مصلحت هیچ معنایی ندارد. اگر خواص جامعه که مردم قبولشان دارند و حرفشان در میان مردم سند است در مقابل این فتنه ها اعلام موضع نکنند و آن را محکوم نکنند اتفاقی خواهد افتاد که فقط دشمن شاد میشود.

دومین برخورد و نگاه به دین ، یک نگاه سودجویانه است. نگاهی که دنیا طلبی و سودجویی ملاک و معیار خواص میشود. برخی خواص به سمتی میروند که پست و مقام و منصبشان را حفظ کنند حال در هر سمت که باشد چه حق و چه باطل. در مقابل فتنه ها سکوت می کنند که مبادا محبوبیت خود را در مقابل عده ای قلیل فتنه گر از دست دهند. در واقع هر دو طرف را دارند که اگر فتنه تحقّق پیدا کرد ضرری به آنها نرسد.

مقام معظم رهبری در سخنان خود در پنجم دی ماه سال 1374 در این باره چنین فرمودند: « وقتی معیارها از دست رفت ، وقتی ارزشها ضعیف شد ، وقتی ظواهر پوک شد ، وقتی دنیا طلبی و مال دوستی بر انسان هایی حاکم شد که عمری را با عظمت گذرانده و سال هایی را بی اعتنا به زخارف دنیا سپری کرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظیم را بلند کنند ، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنین کسی سر رشته دار امور معارف الهی و اسلامی می شود ؛ کسی که تازه مسلمان است و هر چه خودش بفهمد می گوید ؛ نه آنچه که اسلام گفته است ؛ آن وقت بعضی می خواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقه دار مقدّم کنند!

این مربوط به خواص است. آن وقت عوام هم که دنباله رو خواصند ، وقتی خواص به سمتی رفتند ، دنبال آنها حرکت می کنند. بزرگترین گناه انسانهای ممتاز و برجسته ، اگر انحرافی از آنها سر بزند این است که انحرافشان موجب انحراف بسیاری از مردم می شود. وقتی دیدند سدها شکست ، وقتی دیدند کارها بر خلاف آنچه که زبانها می گویند جریان دارد و برخلاف آنچه که از پیامبر نقل می شود رفتار میگردد انها هم آن طرف حرکت می کنند... »

آری ... قیام امام حسین علیه السلام بخاطر لغزیدن پای خواص اتفاق افتاد. بیشتر کسانی که به امام حسین نامه نوشته بودند و ایشان را به کوفه دعوت کرده بودند، از خواص بودند. ولی چه شد که همین ها یا در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند یا اینکه سکوت اختیار کردند و دم بر نیاوردند و امام زمان خود را تنها گذاشتند؟! مگر آنها مسلمان نبودند؟! مگر نماز نمیخواندند؟! مسجد نمیرفتند؟ روزه نمیگرفتند؟! پس چه شد؟! چه شد که امام حسین علیه السلام را تنها گذاشتند؟! سکوت آنها چه معنایی داشت؟! آیا بخاطر مصلحت سکوت اختیار کردند تا سبط پیامبر اینگونه مظلومانه به شهادت برسد؟!

اگر نگاه ما به دین یک نگاه مصلحت گرایانه و یا حتی سودجویانه باشد ، سرنوشتمان می شود سرنوشت خلافت. همین خواص بودند که امیر المؤمنین علیه السلام را خانه نشین کردند. اگر آن زمان عده ای از خواص بنا را بر مصلحت گذاشتند، چشمهایشان را باز میکردند و تقوا پیشه میکردند و از حق دفاع میکردند ، امام علی علیه السلام هیچ وقت خانه نشین نمیشد.

همین خواص بودند که امام حسین علیه السلام را به قتلگاه فرستادند و در نهایت او را تنها گذاشتند و مقابلش ایستادند. آیا امام حسین علیه السلام نمیتوانست برگردد و بگوید الان به مصلحت نیست که از حق دفاع کنیم ، چون همگی کشته می شویم و فایده ای ندارد؟! آیا خواص از امام زمان خود بهتر تشخیص میدادند؟

 امروز نیز آنها که پشت ولی فقیه را خالی کرده اند و در سوراخ های خود خزیده اند و در مقابل این هتک حرمت ها سکوت اختیار کرده اند بدانند که در این فتنه شریک هستند. امروز سکوت به بهانه ی مصلحت فقط و فقط خیانت به اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام است و بس.

برخورد و نگاه سوم به دین ، نگاه ارادتمندانه است. نگاهی که از سر وظیفه است. ما باید گوش به فرمان ولی فقیه خود باشیم.

وقتی امام خمینی رحمة الله علیه می فرماید : « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد. » منظورش همین نگاه ارادتمندانه است.

این نگاه به این معنا نیست که چشم و گوش بسته باشیم. بلکه باید تقوای الهی را پیشه کنیم و جانب حق را بگیریم. سعی کنیم بین عوام نباشیم و دنباله رو خواصی باشیم که اهل حق هستند. برای شناخت اهل حق باید بصیرت داشت. باید اهل بصیرت بود.

ببینیم آیا می توانیم پیرو کسانی باشیم که تیشه به ریشه ی اسلام می زنند و دل دشمن را شاد میکنند. آیا مردان زن نما می توانند الگوی ما باشند؟ آیا آنهایی که در تاسوعا و عاشورای حسینی حرمت شکنی می کنند می توانند الگوی ما باشند؟ آیا کسانی که با سوت و کف و هلهله حرمت روز عاشورا را میشکند میتواند جانب حق داشته باشد؟! آیا سنگباران کردن نمازگزاران روز عاشورا در راه دفاع از اسلام است؟!

شاید بگویید این افرادی که دست به چنین اعمالی می زنند مشتی اراذل و اوباش هستند و هیچ ارتباطی به برخی خواص ندارد. ولی قدری تأمل کنید و خوب فکر کنید ببینید چه کسانی باعث بوجود آمدن این شرایط شدند؟! چه کسانی زمینه را برای این حرمت شکنی ها فراهم کردند؟! چه کسانی آب به آسیاب دشمن ریختند؟! اگر این خواص با این حرمت شکنی ها همراه نیستند چرا آن را محکوم نمیکنند؟! چرا سکوت کرده اند ؟!

حرمت شکنی علنی روز عاشورا را به همه ی انسانهای آزاده ی جهان تسلیت میگویم . امروز هر کس سکوت کند و به این اقدام بی شرمانه اعتراض نکند فقط به اسلام خیانت کرده است.





طبقه بندی: امام حسین،  ولی فقیه،  حرمت شکنی،  سکوت،  خیانت،  فتنه،  خواص اهل باطل،  نگاه مصلحت جویانه،  نگاه سودجویانه،  نگاه اردتمندانه
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88 آذر 29 توسط فاطمه ایمانی | نظر

جهت دریافت تصویر در اندازه ی واقعی روی تصویر کلیک کنید.

 

 

   

 

      

 

   

 

   

 

     

 

     

 

      

 

     

 

 





طبقه بندی: آلبوم تصاویر،  محرّم،  امام حسین علیه السلام،  عاشورا
نوشته شده در تاریخ شنبه 88 آذر 28 توسط فاطمه ایمانی | نظر

سلام

مطلب جالبی را دروبلاگ تخصصی دانشجویان مهندسی نرم افزار خوندم که جهت اطلاع رسانی به دوستان در وبلاگم قرار میدم:

قطعه جدید ذخیره ساز اطلاعات در انتهای کابل کیبرد نصب میشود تا کلیه کلمات تایپ شده را در خود ذخیره نماید این قطعه اکثرا در کافی نت ها نمایشگاهها هتلها و فرودگاهها استفاده میشود بنابراین کسانی که در این مکانها اطلاعات حساب بانکی خود را وارد میکنند یا وارد سایتهای مهم دیگر میشوند باید بیشتر مراقب باشند
پس از اینکه شما اطلاعات حساب بانکی را وارد کرده و کامپیوتر را ترک میکنید براحتی میتوان مجددا حساب شما را باز کرد زیرا تمام کلماتی که تایپ کرده‌اید در این قطعه سیاه ذخیره شده است
بنابراین قبل از استفاده از کامپیوتر در چنین اماکنی پشت کامپیوتر را چک کنید تا از عدم وجود چنین قطعه‌ای اطمینان حاصل نمائید
عکس ها را ببینید:

 

 

منبع : وبلاگ تخصصی دانشجویان مهندسی نرم افزار





طبقه بندی: رایانه،  کیبورد،  قطعه جدید کامپیوتری،  حساب بانکی،  کافی نت
نوشته شده در تاریخ شنبه 88 آذر 21 توسط فاطمه ایمانی | نظر

اتفاقات تأسف بار اخیر و هتک حرمت به ساحت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمة الله علیه ، قلب هر مسلمان ایرانی را به درد می آورد.

امیدوارم هر چه زودتر فتنه و نیرنگ عاملین اصلی این جریانات رسوا شود و با ظهور منجی عالم بشریّت مهدی صاحب الزمان روحی فداه روی این آشوب گران که حتی رنگ سبز سادات را نیز نشانه گرفتند ، سیاه شود.

روی سخنم با آنهایی است که میخواهند نظام اسلامی از ایران برداشته شود. آنهایی که از جمهوری اسلامی ایران فقط ایرانی اش را قبول دارند و در تلاشند که اسلامی اش را حذف کنند. ما این انقلاب اسلامی را به راحتی به دست نیاورده ایم که مفت بخواهیم از دستش دهیم. خون هزاران شهید پای امضای این حکومت اسلامی است. اجازه نمیدهیم این همه خونی که برای حفظ ارزشهای اسلامی ایران عزیزمان ریخته شد پایمال شود. این همه خانواده عزیزانشان را فدای این انقلاب اسلامی کردند. غم تنهایی و درد غربت را تحمّل کردند فقط و فقط برای حفظ نظام اسلامی و تبعیّت از ولیّ امرشان.

شهدای عزیز بیش از هفتصد هزار بار در وصیتنامه شان بر تبعیّت از ولایت فقیه تاکید کرده اند. دفاع از اسلام و مکتب عظیم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم ، پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای ارزشمند آن و تبعیت از ولایت فقیه سه عنصری است که شهیدان گرانقدرمان در وصیت نامه های خود بر لزوم آنها تاکید کرده اند.

آیا آنهایی که قصد براندازی حکومت اسلامی را دارند خیر خواه من و شما هستند یا شهدای عزیزمان که جان خود را فدای میهن اسلامی شان کردند؟!

آگاه باشید که ما جوانان ایران زمین تا آخرین نفس همراه رهبر عزیزمان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در راه حفظ میهن اسلامی مان ایستاده ایم و اطاعت و تبعیّت از ولیّ امر مسلمین را سرلوحه ی اهدافمان در زندگی قرار میدهیم.





طبقه بندی: ولی فقیه،  موج سبز،  شهیدان،  انقلاب اسلامی
نوشته شده در تاریخ شنبه 88 آذر 14 توسط فاطمه ایمانی | نظر

علی جان دراین راه پر تاپ و پیچ
تو تنها دلیل من و جمله هیچ
تو رمز توانمندی عاشقان
بدون تو ما جمله هیچیم و هیچ

******************************


تو اندیشه و قیل و قال منی
جواب تمام سئوال منی
تو انگیزه و رمز و راز منی
دعا و نماز و تو حالِ منی

******************************


تو عشق و تو جانان و جان
منی تو الگوی زیبا جهان منی
تو ای مایه عزّت و افتخار
تو رمز بقاء و توان منی

 

******************************



علی جان توئی هستی جمله هَست
بگیر از فقیران خود جمله دست
که هر ناتوانی به نام تو جَست
که هر خسته جانی به یاد تو رَست

 

******************************



تو درماندگان را ظَهیری علی
تو ره ماندگان را دلیلی علی
تو این کاروان جدامانده را
به هنگام حرکت رَحیلی علی

 

******************************

مگر هَست ما بی تو معنا دهد؟
مگر جَست ما بی تو صهبا دهد؟
مگر رهروان بی تو راهی روند؟
مگر رَفت ما بی تو همتا دهد؟

 

******************************

علی جان تو معیار هر کاملی
صفابخش جان های هر قابلی
زبانه، ترازوی هر سنجشی
تو رسواگر راه هر باطلی

 

******************************

خدا را خدا را، چه با لُطف بود
علی را به پهنای هستی نمود
علوم لَدُنّی به دلدار داد
دَرِ علم را با علی بر گشود

******************************


علی جان تو علم نبی را دَرِی
تو علم خدا را نکو مظهری
تو معنای علم و تو علمی، علی
تو هر پرده جهل را بردَری

******************************


جهالت کجا راه بر تو گرفت؟
فصاحت کجا بی تو نیرو گرفت؟
بلاغت به یاد تو ابلاغ شد
بدیع، در رهت نام نیکو گرفت

 

******************************

تو علم و جواب و سئوال منی
تو تفسیر حال و مَقال منی
علی جان توئی رهنمای وجود
تو راه و تو پرها و بال منی

 

******************************

خدا را تو بر ما نشان داده‏ای
ملک را تو خط أمان داده‏ای
کلام خدا را تو جان داده‏ای
که دین خدا را توان داده‏ای

 

******************************

شجاعت به نیروی تو پا گرفت
سلحشوری و عشق، معنا گرفت
شجاعان عالم طُفیل رهند
که نیرو به نیروی تو جا گرفت

 

******************************

محبّت به حبّ تو تدبیر شد
رشادت به نام تو تفسیر شد
همه مهربانی به مهر تو شد
که بی عشق تو عشق، زنجیر شد

 

******************************

عدالت به عدل تو وابسته است
محبّت به مهر تو پیوسته است
همه پاکی پاکمردان ز تو است
که پاکی به نام تو وارسته است

 

******************************

علی جان تو یاد و حضور منی
تو شعر و شعار و شعور منی
تو روشنگر ظلمت قلب‏ها
تو شور و قیام و نُشور منی

 

******************************

بهشتی ز تو شأن و زیور گرفت
بهشت از تو معنا و مِحور گرفت
دَرِ بسته با یا علی، باز شد
ز تو جام از حوض کوثر گرفت

 

******************************

تو عشق و نشاط و سُرور منی
علی جان تو دریای نور منی
تو رمز بقا و وجود منی
تو عرفان و علم و حضور منی

 

******************************

تو دریای بی ساحلی یا علی
تو هر زنده‏ای را دلی یا علی
توئی رمز آغاز و پایان ما
تو عقل همه عاقلی یا علی

******************************


فدای تو و ناله‏هایت علی
فدای تو و گریه‏هایت علی
فدای سخن های با ارزشت
فدای تو و نغمه‏هایت علی

 

******************************

علی جان تو نام و پیام منی
تو تفسیر ذکر و قیام منی
تو جان و توان و نهان منی
تو رمز جواب و سلام منی

 

******************************

علی جان مرا یاد تو شاد کرد
روان خراب من، آباد کرد
غبار غم از چهره من زُدود
که یاد تو را روح من یاد کرد

 

******************************

علی جان به وصف تو درمانده‏ایم
ندانیم که ای؟ پاک شرمنده‏ایم
مگر می توان وصف مولی نمود؟
در این ره علی جان، سرافکنده‏ایم

******************************


مگر دست تو باز گیرد قَلَم
دوباره به حرکت در آرد عَلَم
کند وصف آن پاکی پاک را
دوباره زند زندگی را رَقَم





طبقه بندی: پیامک،  امیر المؤمنین علیه السلام

 

پس از تعیین حضرت على علیه السلام به امامت از سوى پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله که به فرمان خداوند در غدیر خم انجام شد و حضرت فرمودند: « من کنت مولاه فهذا على مولاه »، نعمان بن حارث که از منافقان بود، نزد پیامبر آمده و گفت: ما را به توحید، نبوّت، جهاد، حج، روزه، نماز و زکات، دستور دادى پذیرفتیم، حالا هم این جوان را امام ما قرار داده‏اى؟!

پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: « به فرمان خدا بود. »
او از شدّت ناراحتى به خود نفرین کرد و در نفرین، از آیه 32 سوره انفال اقتباس کرد. (1) 

وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلیمٍ ( انفال / 32 ) 

و آن هنگام را که گفتند: بار خدایا، اگر این که از جانب تو آمده حق است، بر ما از آسمان بارانى از سنگ ببار یا عذاب دردآورى بر ما بفرست. 

 امّا هنوز چند قدمى برنداشته بود که سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را به هلاکت رساند و آیات اوّل سوره معارج نازل گردید. «2» « سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ »

 __________________________________________________
 (1). الغدیر، ج 1، ص 239 266، به نقل از 30 نفر از علماى اهل سنّت.
 (2). تفسیر مجمع البیان.

 

سوره معارج

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏
سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ (1)  پرسنده‏اى از عذابى پرسید که

لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (2)  بر کافران فرود خواهد آمد و کس آن را دفع نتواند کرد،
مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ (3) 
از جانب خدا که صاحب آسمانها.

بسیارى از مفسران و ارباب حدیث شأن نزولى براى این آیات نقل کرده‏اند که حاصل آن چنین است:                   
هنگامى که رسول خدا ص على علیه السلام را در روز " غدیر خم " به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: " من کنت مولاه فعلى مولاه" « هر کس من مولى و ولى او هستم على مولى و ولى او است » ، چیزى نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد.
 

" نعمان بن حارث فهرى" خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادى شهادت به یگانگى خدا و اینکه تو فرستاده او هستى دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادى ما همه اینها را نیز پذیرفتیم، اما با اینها راضى نشدى تا اینکه این جوان ( اشاره به على علیه السلام است) را به جانشینى خود منصوب کردى، و گفتى: من کنت مولاه فعلى مولاه، آیا این سخنى است که از ناحیه خودت یا از سوى خدا؟!

 

پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایى که معبودى جز او نیست این از ناحیه خدا است".


" نعمان" روى بر گرداند در حالى که مى‏گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگى از آسمان بر ما بباران"!

 

اینجا بود که سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ نازل گشت".


آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتى است که در" مجمع البیان" از " ابو القاسم حسکانى" با سلسله سندش از " امام صادق علیه السلام" نقل شده است «1».


همین مضمون را بسیارى از مفسران اهل سنت، و روات حدیث با مختصرى تفاوت نقل کرده‏اند.


مرحوم" علامه امینى" در" الغدیر" آن را از سى نفر از علماى معروف‏ اهل سنت نقل مى‏کند ( با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله:
تفسیر غریب القرآن" حافظ ابو عبید هروى".
تفسیر شفاء الصدور" ابو بکر نقاش موصلى".
تفسیر الکشف و البیان" ابو اسحاق ثعالبى".
تفسیر ابو بکر یحیى" القرطبى".
تذکره ابو اسحاق" ثعالبى".
کتاب فرائد السمطین" حموینى".
کتاب" درر السمطین"" شیخ محمد زرندى".
تفسیر سراج المنیر" شمس الذین شافعى".
کتاب" سیره حلبى".
کتاب" نور الأبصار"" سید مؤمن شبلنجى".
و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطى از" شمس الدین الشافعى".
و غیر اینها «2».

در بسیارى از این کتب تصریح شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است، البته درباره اینکه این شخص" حارث بن نعمان" بوده یا " جابر بن نذر" یا " نعمان بن حارث فهرى " اختلاف است، و مى‏دانیم این امر تاثیرى در اصل مطلب ندارد.

سوره معارج از اینجا آغاز مى‏شود که مى‏فرماید: تقاضا کننده‏اى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد" ( سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ).


این تقاضا کننده همانگونه که در شأن نزول آیه آمده " نعمان بن حارث" یا" نضر بن حارث" بود که به هنگام منصوب شدن على علیه السلام به مقام خلافت و ولایت در غدیر خم و پخش شدن این خبر در شهرها بسیار خشمگین گشت، و خدمت رسول خدا آمد و گفت: آیا این از ناحیه تو است، یا از ناحیه خداوند؟

 

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم صریحا فرمود: از ناحیه خدا است،

 

او بیشتر ناراحت شد، و گفت خداوندا! اگر این حق است و از ناحیه تو است سنگى از آسمان بر ما فرود آور، و در این هنگام سنگى فرود آمد و بر سر او خورد و او را کشت. 

_____________________________
 (1)" مجمع البیان" جلد 10 صفحه 352.
 (2)" الغدیر" جلد 1 صفحه 239 تا 246.
    

*********************

تفسیر نمونه، ج‏25، ص: 7 تا 9






طبقه بندی: غدیر خم،  ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام،  سرنوشت منافق کوردل،  سوره معارج،  آیه 32 سوره انفال
نوشته شده در تاریخ شنبه 88 آذر 7 توسط فاطمه ایمانی | نظر

«عید قربان»، جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است.
فصل «قرب» یافتن مسلمانان به خداوند، در سایه «عبودیت» است.
عید قربان، فصل فدا کردن «عزیز» ها در آستانِ «عزیزترین» است، یعنى «خدا».
عید قربان، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگانِ «مؤمن» و «مسلم» و «مطیع» است.
براى اولیاء اللّه، عید قربان « جامع الشواهد » صدق در گفتار و کردار و ادّعا و عمل است، تا در راه خواسته «دین»، از تمنّاى «دل» بگذرند و «خواسته ها» و «داشته ها» را فداى رضاى دوست کنند.
«قربانى» وسیله «قرب» به خداست و «عید قربان» روز تقرّب به پروردگار.
رها شدن از تعلّقات و ذبح کردن تمنیّات در پیش پاى اراده الهى، درس «قربانى» است.
باید تیغ اراده بر حنجر نفسانیات گذاشت.
«ذبح قربانى»، رمزى از ترک هواهاى نفسانى و روى آوردن به «رضاى الهى» است.
جواد محدثی

منبع : سایت گپ دینی 





طبقه بندی: عید قربان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.