به گزارش رجا نیوز ، آیت الله مهدوی کنی در خلال جلسه اخلاق که موضوع آن عیب جویی بود، با اشاره به کم لطفی برخی ها گفت : 30 سال از انقلاب گذشته ولی بعضی بیانات طوری است که دلالت بر این می کند که اصلاً هیچ کاری در دوران انقلاب نشده است.
ایشان در ادامه تصریح کردند: آن برادرمان در سخنشان این طور فرموده اند که من آمده ام اقتصاد خراب ایران را در 40 سال گذشته درست کنم. برادر! شما 10 سال قبل از انقلاب را هم چسباندی به 30 سال بعد از انقلاب؟! یعنی از دوران نظام شاهنشاهی تا بعد از انقلاب، همه اینها یک پرونده با هم است و خراب است که می خواهیم درست کنیم؟
رئیس دانشگاه امام صادق علیه السلام در ادامه با توجه دادن به این موضوع که این بیانات توسط یک شخصیتی در جامعه انقلابی ما مطرح می شود، افزودند: در این صورت، مخالفین ما می گویند خودشان دارند می گویند 40 سال است که خرابی است و این کم لطفی است و باید از این جور برخورد استغفار کرد.
دبیر کل جامعه روحانیت مبارز در ادامه گفت: با همه اشکالاتی که به دوره آقای احمدی نژاد وارد می کنید، آیا ایشان هیچ کاری نکرده است؟ شاید بعضی ها از روی حس مخالفت بگویند خوب کوبیدی ولی آیا در یک جامعه اسلامی، انسان مؤمن مطیع قرآن و ولایت خوبی هارا نمی بیند؟ یک وقت است که انسان می گوید کارهایی شده که بعضی ها نیمه کاره است بعضی ها خوب بود از طریق دیگری وارد می شدیم و بعضی ها هم تمام شده است ولی آیا پس از 30 سال شهادت و فداکاری هیچ آثاری وجود ندارد؟
آیت الله مهدوی کنی ادامه داد: نگویید شهدا خوب بودند و رفتند، کسانی هم مانده اند از شهدا الهام گرفته اند و به واسطه خون آنهاست، که باقی مانده اند. شما طوری صحبت می کنید که گویا از اسلام چیزی باقی نمانده است. من بعضی وقتها به دوستان می گویم ای کاش مرده بودیم و این حرفها را نمی شنیدیم.
خداوند متعال می فرماید خوب و بد گم نمی شود. شما که تابع قرآنید اگر حسن نیت دارید، باید خوب و بد را بیاورید. ممکن است کسی اشتباه کرده باشد ولی این فرق می کند با اینکه ما بگوییم طرف مقابل برای ریاست کردن می خواسته همه چیز را خراب کند. بنده این دیدگاه را قبول ندارم و صحیح نمی دانم که حتی در مقابل کسانی که از لحاظ سیاسی با ما همفکر نبوده اند بگویم آنها اصلاً کاری نکرده اند و بنایشان بر تخریب اسلام بوده است.
آیت الله مهدوی کنی در ادامه تذکر داد: کسانی که قصد نقد دارند، خوبی ها و بدی ها را بگویند. شما در مقابل اشکالات بگویید چه راهی برای رفع آنها دارید. مردم این را می خواهند. شما می گویید بیکاری در کشور هست یا نباید بیت المال را اینطوری خرج کرد، راهش را نشان دهید که چگونه باید بیکاری را رفع کرد یا بیت المال را به درستی مصرف کرد.
منبع : رجا نیوز
طبقه بندی: انتخابات ، آیة الله مهدوی کنی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
( ابتدا به خاطر طولانی بودن این پست عذرخواهی میکنم. راستش وقتی شروع به نوشتن کردم دست خودم نبود به کجا ختمش کنم. اگه حوصله داشتید بخونید وگرنه دعام کنید. همین. )
امروز جسم مرد بزرگی در زمین جای گرفت که عارف بالله و عالمی ربّانی بود.
حتما این چند روزه درباره ی مرحوم آیت الله بهجت در خبرگزاری ها و سایت و رادیو و تلویزیون حرف های زیادی شنیده اید.
نمیدونم این مرد بزرگ را چطوری توصیف کنم که حق را ادا کرده باشم ولی نمیخوام حرف های تکراری بزنم چون مطمئنن همه تون این شخصیت بزرگ را خیلی خوب میشناسید.
چند سال دوره ی دانشجویی که در شهرستان قم سر میکردم توفیق زیارت ایشون را در مسجدشون ( انتهای بازار عربها ) و در حرم مطهّر خانم فاطمه ی معصومه سلام الله علیها پیدا کردم.
یادمه اولین بار با دوستانم برای نماز ظهر به مسجدی که ایشون پیش نمازش بودند رفتیم. قبل از اون از یک نفر شنیده بودم که وقتی آیت الله بهجت نماز می خونند، موقع رکوع همه ی دیوارهای مسجد میلرزه. خیلی دوست داشتم ببینم آیا این حرف واقعیت داره یا نه. یه موضوع دیگه ای هم که در زبان عوام الناس شنیده بودم این بود که ایشون دارای چشم برزخی هستند و قادر به دیدن چهره ی واقعی افراد بر اساس باطنشون هستند به همین دلیل وقتی نماز آیت الله بهجت تموم میشه مردمی که پشت سرش نماز می خونند با عجله از مسجد فرار می کنند که یک وقت این عالم چهره ی باطنی اونها را نبینه و آبروشون بره.
الحمدلله قسمت شد و من هم پشت سر ایشون نماز خوندم ولی موقع رکوع دیوارهای مسجد نلرزید. اون چیزی که می لرزید قلب خودم بود. دو قسمت از نماز ایشون واقعا من را منقلب میکرد. یکی قنوت های دلنشینشون و دیگری سلام آخر نمازشون که گویی رسول الله را مقابل خود می دیدند انقدر که با احساس سلام می دادند. هیچ کجا ندیدم کسی مانند ایشون سلام نماز را بخواند. امکان نداشت اشک آدم را در نیاره.
ما وقتی نماز میخونیم هیچ توجه نمی کنیم وقتی داریم سلام میدیم به چه کسی سلام میدیم. مگه جواب سلام واجب نیست پس چرا ما جواب سلامی که در نماز می دهیم را نمی شنویم. خوش به حال آیة الله بهجت که انقدر تزکیه نفس داشتند که جواب سلام رسول الله را در نماز می شنیدند. این موضوع را کسی به من نگفته ولی لحن کلام ایشون موقع سلام دادن میرسوند که واقعا جواب سلامشون را گرفتند. اونهایی که رفتند مسجدشون خیلی خوب می فهمند که من چی میگم.
اما در مورد موضوع دوم داشتن چشم برزخی ایشون صحیح بود ولی فرار مأمومین پس از پایان نماز شایعه ای بیش نبود. زیرا پس از اتمام نماز مأمومین نه تنها فرار نمی کردند که همه منتظر می شدند آیت الله بهجت از جایشان برخیزند تا آنها با اشتیاق به ایشان عرض سلام کنند. خیلی از جمعیت هم جلوی درب ورودی مسجد منتظر می ماندند تا چهره ی نورانی ایشان را ببینند.
من با دیدن چهره ی ملکوتی آیت الله بهجت بود که به این حرف ایمان پیدا کردم که دیدن چهره عالم عبادت است. زیرا همیشه با دیدن چهره ی ایشون تمام مشکلات و نا آرامی های درونم از بین می رفت و آرامش عجیبی پیدا می کردم و احساس می کردم به خدا نزدیک شدم.
شاید یک علت اینکه دوران دانشجویی من از معنوی ترین روزهای زندگیم بود این باشه که در فضایی معنوی به سر می بردم و زیارت خانم فاطمه ی معصومه سلام الله علیها و دیدار آیات عظام ، وجود مسجد جمکران ، امامزاده های فراوانی که در شهر قم است ، گلزار شهدای قم که مأمن من در صبح جمعه ها بود، همه و همه باعث میشد این حالت بیشتر دوام پیدا کنه.
ولی حالا بعد از پنج شش سال که از قم خارج شده ام و از اون فضا دور شده ام خیلی افت معنوی داشتم. اونقدر که خودم هنوز در شوک هستم. یعنی من انقدر ضعیف النفس هستم که فضای زندگیم انقدر در روحیه ام تأثیر میگذاره؟!
درسته که خیلی ها می گویند انسان مؤمن حتی در میان کافران نیز هیچ تغییری در روحیات و معنویاتش بوجود نمیاد و راسخ و محکم میمونه ، ولی من مطمئن شدم انسان مؤمنی نیستم چون فضاهای معنوی خیلی در من تأثیر گذاره.
هر چی سنّم بالاتر میره احساس می کنم از خدا دورتر میشم. گاهی اوقات از خودم متنفر میشم که چرا تا این حد از نظر معنوی نزول کردم که به راحتی گناه می کنم و از خدای خودم شرم نمی کنم.
دعام کنید. دعا کنید که با نذری که برای حضرت آیة الله بهجت کرده ام روح ملکوتی ایشون نظری در زندگیم بیاندازه و کمکم کنه بتونم ذره ای به خدا نزدیک بشم و انقدر از جاهلیت خودم عذاب نکشم.
استادی داشتم که میگفت شما حتی اگه یک صلوات به آیت الله بهجت هدیه کنید ایشان متوجه می شوند و برایتان جبران می کنند.
خود این استاد خاطره ای از دوران طلبگی اش تعریف کرد که سعی داشته به دیدار این عالم ربّانی برود و مشکلش را با ایشون مطرح کنه ولی هر بارکه جلوی درب خانه ی ایشون میرفته انقدر کوچه شلوغ بوده و جمعیت زیادی برای زیارت ایشون اونجا بودند که نمیتونسته جلو بره و با ایشون حرف بزنه.
لذا فکری به ذهنش میرسه و برای پدر و مادر آیت الله بهجت فاتحه میخونه و به روحشون هدیه میکنه تا از این طریق مورد عنایت آیة الله بهجت قرار بگیره.
از قضا فردای همون روز وقتی به کوچه میرسه می بینه طبق معمول جلوی درب منزل ایشون ازدحام جمعیت به حدّیه که نمیتونه جلو بره. با دل شکستگی گوشه ای می ایسته و منتظر خروج ایشون از منزل میشه. وقتی که آیت الله بهجت از منزل خارج می شوند اولین کاری که می کنند اینه که با دست به طرف این طلبه اشاره میکنند و به جمعیت می گویند اجازه بدهید این جوان بیاد جلو حرفش را بزنه.
جوانی که چندین هفته تلاش میکرده از میان جمعیت مشتاق خودش را به آیت الله بهجت برسونه، این بار با اشاره ی خود ایشون موفق میشه جلو بره و صحبت کنه.
این یک داستان نیست. واقعیت است. موارد دیگه ای هم خودم و دوستانم وقتی قم بودیم با چشمان خودمون دیدیم و به عارف بالله بودن ایشون ایمان پیدا کردیم. خدا رحمتشون کنه. هر کسی موفق شد ایشون را زیارت کنه خیلی خوب میتونه حرف های من را درک کنه. خیلی دوست داشتم بازم توفیق پیدا میکردم برم مسجدشون و پشت سرشون نماز بخونم ولی کم سعادتی باعث شد یک سال از این فیض محروم بمانم و با وجودی که به قم میرفتم انقدر از نظر معنوی سقوط کرده بودم و غرق مادیات شده بودم که اصلا یادم نبود آیت الله بهجتی هست که دوره دانشجویی حداقل ماهی یک بار به مسجدشون میرفتم. آیت الله بهجتی که هر وقت دلم خیلی میگرفت و مشکلات داغونم میکرد صبح زود میرفتم حرم منتظر ورودشون می شدم و با دیدن چهره ی ملکوتیشون آرامش پیدا میکردم. خدا شاهده که بارها با دیدن چهره ی ایشون نشاط عجیبی در دلم افتاد و کوه غم هام فرو پاشید.
ای خدااااااااا
خیلی از خودم ناراحتم. کسی که موفق به زیارت ایشون میشه چطور میتونه دیگه سمت گناه بره؟! چرا من باید با مرگ این عزیزت به یادش بیافتم و به خودم بیام و برگردم به دورانی که حداقل یک ذره معنویت توی وجودم بود. ولی حالا شرم دارم با تو حرف بزنم از بس که روسیاهم و به قول هایی که بهت دادم عمل نکردم.
من بنده ی عاصی و روسیاه میخوام توبه کنم. خدایا از تو به حرمت صلواتی که برای روح عزیزت میفرستم میخوام که کمکم کنی این بار توبه ام را نشکنم.
خدایاااااااااااااااااااااا
طبقه بندی: آیة الله بهجت ، عالم ربّانی
رهبر معظّم انقلاب حضرت آیة الله العظمی خامنه ای در سخنان دیروز خود در سنندج پیرامون مسأله انتخابات فرمودند:
همه نامزدهایی که شورای نگهبان اعلام می کند صالحند اما نباید در مسئله مهمی همچون انتخاب رئیس جمهور به حداقل ها کفایت کرد بلکه باید با تکیه بر شاخص ها، از میان نامزدهای صالح، بهترین و صالح ترین نامزد را انتخاب کرد
.حضرت آیت الله خامنه ای، با یادآوری اینکه بنده نسبت به اشخاص هیچگونه نظری ابراز نمی کنم به تبیین شاخص های مهم انتخاب صالح ترین رئیس جمهور پرداختند و خطاب به ملت افزودند: کسی را برگزینید که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند و از درد مردم احساس درد کند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، ساده زیست باشد و خود و خانواده و نزدیکانش از فساد و اشرافی گری و اسراف دور باشند چرا که گرایش مسئولان به اشراف و تجمل آفت بزرگی است
.ایشان در بحث ضرورت دوری مسئولان از تجمل و اسراف به نامگذاری سالجاری به سال حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف اشاره کردند و افزودند: مبارزه با اسراف و تبدیل آن به فرهنگ، به سالها تلاش مستمر نیاز دارد اما طبعاً مسئولانی که خود و یا نزدیکانشان اهل اسراف باشند نمی توانند در این زمینه به ملت کمک کنند
.رهبر انقلاب اسلامی در جمعبندی این بخش از سخنانشان به مردم تأکید کردند: با این شاخص ها در میان نامزدها جستجو کنید تا آگاهانه به صالح ترین فرد برسید سپس با قصد قربت، به آنچه رسیدید رأی دهید تا خداوند نیز به شما اجر دهد
.حضرت آیت الله خامنه ای همچنین نامزدهای محترمی را که مشغول تبلیغات و بیان دیدگاههای خود هستند به انصاف، پرهیز از تخریب و توجه کامل به حق و صدق فراخواندند و افزودند: نامزدها گاه مسائلی خلاف واقع درباره اوضاع کشور و مسائل اقتصادی مطرح می کنند که مردم را نگران می کند و انسان نمی تواند باور کند که دادن این همه نسبت خلاف، از روی صدق و صفا مطرح شده باشد
.ایشان به نامزدهای انتخاباتی خاطرنشان کردند: کسی به گوینده اینگونه حرفهای تخریبی که انشاءالله از روی اشتباه بیان می شود، دلبسته و علاقه مند نخواهد شد بنابراین نامزدهای محترم دقت کنند که با حرفهایی که بسیاری از آنها واقعیت هم ندارد افکار عمومی را تخریب نکنند
.حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان تأکید کردند: ملت و مسئولان ایران، حاکمیت اسلام را که متضمن آبادی دنیا و آخرت مردم است به عنوان هدف اصلی خود برگزیده اند و در این راه تا آخر ایستاده اند و هیچ فشار و قدرتی نمی تواند بر اراده مسئولان که متکی بر اراده ملت است تأثیری بگذارد
.طبقه بندی: سخنان مقام معظم رهبری ، انتخابات ریاست جمهوری ، سنندج
خودم که دستم به نوشتن نمیره ولی این مطلب خیلی آشفته ام کرد
:می گفت مادرمو خیلی دوست دارم ، اونم منو خیلی دوست داره ولی یه سوء تفاهم پیش اومد که تا چند ماه بین منو مامانم فاصله افتاد یعنی قهر کرده بودیم . بعد از چند ماه خواهرو برادرام اومدن پیشم گفتن فردا روز مادره ما میریم پیش مامان اگه خواستی بیا . فردا شد دلم خیلی تنگ شده بود میدونستم همه اونجا دورو بر مادرمو گرفتن و دارن کادو میدن ، ولی یه جورایی روم نمی شد برم دلهره داشتم ، خیلی با خودم کلنجار رفتم تا اینکه طاقت نیووردم و یه هدیه گرفتم و رفتم پیش مادرم ، تا منو دید یهو بلند شد ، آروم اشکاش سرازیر شد و منو بغل کرد و گفت خوش اومدی.......معلوم بود خیلی وقته منتظرمه و من با اینکه دیر رفته بودم ولی خیلی با محبت تحویلم گرفت ، از همه بچه ها که اونجا بودن بیشتر نگاهش به من بود یه احساس غریبی بود بیشتر به من محبت میکرد و میخواست اشتباهمو به روم نیاره ، میخواست شرمنده نباشم
...........خدای من میدونم خیلی وقته منتظرمی ، من بی وفا خیلی دیر به دیر میام برای عذرخواهی ولی اینبار هم مثل همیشه با آغوش باز منو پذیرایی.........اینبار بین خوبان تو قایم شدم و دارم میام که بگم غلط کردم ولی می دونم نگاهت به من یه جور دیگست یه نگاه پر محبت ، یه نگاه عاشقانه و صمیمی ، دست نوازشت به سر من یه جور دیگه کشیده میشه آخه من گنهکارم و اومدم عذرخواهی........میدونم خیلی وقته منتظر منی و نمیخوای احساس شرمندگی کنم ، خدای من تو چقدر مهربانی ، جوری منو تحویل میگیری که نه دیگرون متوجه بشن بین منو تو سرو سری است نه من گنهکار احساس شرمندگی کنم . خدایا تا اینجا که اومدم بذار با همه وجودم بگم ، بذار آروم و بی صدا بگم ، بذار یه جوری بگم که کسی نشنوه ، بذار بگم که
...منبع: وبلاگ نگاهم برای تو
سلام
امروز نوزدهم فروردینه و دو روز از دومین سال تولد وبلاگم میگذره.
یادمه پارسال که به اولین سال تولد وبلاگم نزدیک میشدم شور و شوق خاصی داشتم که تونستم وبلاگم را یکسال پا برجا نگه دارم و دلسرد نشدم.
همه ی دوستان رو خبر کردم که امروز تولد وبلاگمه. جشنی گرفتم و به پیاده تا عرش خودم افتخار میکردم.
ولی امسال اصلا یادم نبود که تولد وبلاگمه. دیشب ساعت سه نیمه شب یادم اومد که پریروز وبلاگم دو ساله شده.
البته این امر اصلا برام عجیب نبود. چون در چند ماه اخیر خیلی از وبلاگم دور شدم. تقریبا به اجبار به روزش می کردم. شاید اونهایی که خواننده ی دائمی وبلاگم هستند این موضوع را از غیرفعال شدنم و بی حوصله بودنم در به روز کردن و مطلب نوشتن فهمیده باشند.
به هر حال سال گذشته این وبلاگ چندان مفید نبود. هر چند آمار وبلاگم نسبت به گذشته به ظاهر بالاتر رفته ولی به هیچ وجه از نحوه ی عملکرد وبلاگم در سال 87 راضی نیستم. امیدوارم دوستانی که زحمت می کشیدند و اینجا سر میزند من را به بزرگواری خودشون ببخشند.
مدتهاست که به هیچ وبلاگی سر نزدم. برای هیچ وبلاگی کامنت نگذاشتم. راستش اصلا نه روحیه نویسندگی برام مونده و نه خوندن مطالب دوستان.
انقدر از وبلاگ نویسی دور شده بودم که وقتی پدر شوهر یکی از بهترین دوستانم فوت شد متوجه نشدم و در حالیکه حتی غریبه ها بهش تسلیت گفتند من بعد از دو ماه از جریان با خبر شدم و خیلی شرمنده شدم.
امیدوارم بهار عزیز من را به خاطر این بی توجهی ام ببخشه. جدا نمیدونم چطور باید با بهار روبرو بشم با این شرمساری که دارم.
خوب میدونم کوثر عزیزم ( دم مسیحایی ) چرا وبلاگ زیبایش را بست و دیگر ننوشت ولی نمیدونم نور الهدی چرا خداحافظی کرد و دیگه به روز نکرد. نمی دونم کلبه ی احزان و نگاهم برای تو چرا رفتند. کبوترانه دیگر مثل سابقه نمی نویسد. عارفه و عرفان از همان اول سرد بودند و انگار میلی به نوشتن نداشتند. نمیدانم نافذ با آن پشتکار چرا مدتهاست وبلاگش را به روز نکرده. وبلاگ گروهی موج دیگر ماند امواج دریا در حرکت نیست و مدت هاست به روز نشده و خیلی از وبلاگ های فعالی که الان سرد و خاموش شده اند ...
بگذریم. هیچ وقت نباید به جز خدا به چیزی دیگر دل بست ، چون سرانجام آن فقط دلتنگی است و ...
تعداد زیادی از دوستان ماه ها است که درخواست دوستی و تبادل لینک برام فرستادند ولی من هنوز بهشون پاسخ ندادم. نه رد کردم و نه تأیید. همین جا از همه شون معذرت میخوام. باور کنید جواب ندادن من به خاطر غرورم نیست، این مدت اصلا به هیچ قسمتی از صفحه مدیریتم سر نمیزدم جز نظرات خوانندگان و مشخصاتم. من مخلص همه ی شما بزرگواران هستم و در اولین فرصت پاسخ محبت های شما را خواهم داد.
حرف زیاد دارم ولی حالی برای نوشتن ندارم. دعا کنید سال 88 جبران کم کاری هایم در سال 87 باشد.
التماس دعا
طبقه بندی: تولد ، پیاده تا عرش
سال نو مبارک
برای مشاهده تصاویر در اندازه ی واقعی روی هر تصویر کلیک کنید.





طبقه بندی: کارت پستال، عید نوروز، سال تحویل
آغاز امامت منجی عالم بشریّت حضرت مهدی موعود روحی فداه بر تمامی شیعیان جهان مبارک باد.
طبقه بندی: امامت، مهدی موعود، تبریک
