پیاده تا عرش
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 87 فروردین 6 توسط فاطمه ایمانی | نظر
سلام

خوشحالم که اولین پست وبلاگم را در سال 87 در چنین روز فرخنده و مبارکی نوشتم. ولادت با سعادت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم و امام جعفر صادق علیه السلام را به همه شما عزیزان تبریک می گویم.

همچنین فرا رسیدن بهار طبیعت که مقارن با این عید سعید می باشد را خدمت همه شما بزرگواران تبریک و تهنیت می گویم و از خدا می خواهم که این سال برای همگی تان پر خیر و برکت و سرشار از معنویت باشد.

به دعوت برادر بزرگوارم حاج جمال تصمیم گرفتم یه مروری در اتفاقات و تجربیات سال گذشته ام داشته باشم.


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 86 اسفند 27 توسط فاطمه ایمانی | نظر

 

 سالروز آغاز ولایت و امامت صاحب العصر و الزمان

حضرت مهدی روحی و ارواحنا فداه بر همه مسلمانان جهان مبارک باد.

انشاء الله از یاران صدیق حضرت باشید و سال 87 سال ظهور ایشان باشد.

فرا رسیدن سال نو را به همه شما دوستان خوبم تبریک می گویم.




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 86 اسفند 16 توسط فاطمه ایمانی | نظر

برای امام حسن مجتبی علیه السلام مهم بود کسی که از ایشان درخواست کمک می کرد آن کمک را برای چه کاری می خواهد.

به نظر امام حسن علیه السلام انسان تنها در سه حالت می تواند از دیگران کمک مالی بخواهد.

اول: دیه ای ( خونبها ) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به کلی عاجز باشد.

دوم : بدهی کمر شکنی داشته باشد که از عهده ی پرداخت آن برنیاید.

سوم: فقیر و درمانده باشد و دستش به جایی نرسد.

امام حسن مجتبی علیه السلام در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.

به نظر امام حسن علیه السلام سزاوار نیست مبلغ ناچیزی که خرج یک روز فقیر را به سختی تأمین می کند، به او داده شود بلکه باید به گونه ای به فقیر کمک کرد که بتواند تمام احتیاجات خود را برآورده کند و زندگی آبرومندانه ای را تشکیل دهد.


 




نوشته شده در تاریخ شنبه 86 اسفند 11 توسط فاطمه ایمانی | نظر

صحبت هایی که می کنیم همگی جملاتی است که به اسلوب های مختلف کنار هم قرار گرفته.

این جملات هم همگی از کلماتی که کنار هم قرار گرفته تشکیل شده.

کلمات هم از حروفی که کنار همدیگه قرار گرفتند ساخته میشه.

یعنی اصل و اساس همه ی این کلماتی که کنار هم ردیف می کنیم حروفی هستند که به تنهایی کاربردی ندارند ولی همین که کنار همدیگه قرار می گیرند می تونند دنیایی را عوض کنند و دل هایی را منقلب کنند.

به نظرتون ما باید جزو حروفی باشیم که بیشترین کاربرد را در ساختن کلمات و جملات سازنده و مفید دارند یا جزو حروفی که کاربرد کمتری دارند ولی معنا و مفهوم کلمه و جمله کامل نمیشه مگر با وجود آنها ؟

اصلا آیا می تونیم بگیم به ما هیچ ربطی نداره ؛ ما هیچ کاره ایم و جمله بدون ما هم می تونه معنا پیدا کنه؟

*** *** *** *** *** *** *** *** *** *** *** ***

مطالب منتخب :

درسنامه اربعین (2) /// من وکیلم ... /// قابل توجه دخترا !! /// بهترین انیس انسان /// کوچکترین عضو القاعده ؟! ///  تقصیر چهل است /// معرفی شرکت های صهیونیستی /// اگر همیشه ، همیشه /// چرا کالای اسرائیلی نخریم ///




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 86 اسفند 5 توسط فاطمه ایمانی | نظر

امروز قواعد را پای تخته نوشتم و بعد از توضیحش به بچه ها فرصت دادم تا آنچه پای تخته نوشته بودم را به دفترشون منتقل کنند. در این فاصله پنجره کلاس را باز کردم تا یه کمی از هوای بهاری که زودتر از موعدش به شهرمون قدم گذاشته وارد کلاس بشه. بچه های اول دبیرستان ورزش داشتند و در حیاط مشغول بازی بودند. با دیدن شور و نشاط اونها یاد دوران مدرسه خودم افتادم.

یادش به خیر...

چه روزگار با صفایی بود. چقدر سرزنده و سرحال بودم. چقدر انرژی داشتم. چقدر فعال بودم. چه دوستان خوبی داشتم. هیییییییییی....

چقدر شاد بودم. چقدر به خدا نزدیک بودم.

همچین رفته بودم تو حال و هوای کودکی که متوجه نشدم چشمانم کی پر از اشک شده بود!

یه وقت به خودم اومدم دیدم بچه ها با تعجب دارند به من نگاه می کنند. با بغض به بچه ها گفتم: بچه ها قدر این لحظه های شیرین زندگیتون را بدونید و بهترین استفاده را از آن ببرید.

هر دورانی از زندگی برای خودش تلخی ها و شیرینی هایی داره ولی هیچ کدومش نمی تونه جای خاطرات پاک و ساده کودکی را بگیره.

دقّات قلب المرء قائله له                إنّ الحیاة دقائق و ثوان

ضربان قلب انسان به او یادآوری می کند که قدر دقیقه ها و ثانیه های زندگیت را بدان.

*** *** *** *** *** *** *** *** *** *** *** ***

مطالب منتخب :

درسنامه اربعین /// آقا نیا ... /// مغایرت های زمان ما /// خون همسر به جوش آمد /// پنج اصل در انتخاب همسر /// شش سال گذشت    ///   از دایانا تا معصومه  ///




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 86 بهمن 17 توسط فاطمه ایمانی | نظر
 

در قرن دوم هجری مردی خوشگذران در بغداد زندگی می کرد. نام او بشر بن حارث بود. شبی دوستان بشر در خانه او گرد هم جمع شده بودند و مشغول خوشگذرانی و نوشیدن شراب بودند. صدای آلات موسیقی و غناء در کوچه می پیچید. همان موقع امام موسی بن جعفر علیه السلام از آن کوچه عبور می کرد. امام مقابل خانه بشر ایستاد و در زد. کنیز خانه در را باز کرد.

امام موسی بن جعفر علیه السلام از او پرسید: آیا صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟!

زن جواب داد: آزاد است.

امام فرمود: راست گفتی. اگر بنده ی خدا بود، حتما از خداوند شرم می کرد.

سپس به راه خود ادامه داد. بشر که متوجه گفتگوی کنیز با امام شده بود. پا برهنه به طرف امام دوید و به او گفت: ای مولای من! آنچه را که به زن گفتی برای من تکرار کن.

امام مجدّدا سخن خود را تکرار کرد. در این هنگام نور الهی بر قلب بشر تابید و از کرده خود پشیمان شد.

بشر دست امام موسی علیه السلام را بوسید و گونه های خود را بر خاک مالید در حالیکه گریه می کرد و می گفت: بل عبدٌ ... بل عبدٌ ...

از آن زمان به بعد بشر زندگی جدیدی را شروع کرد به گونه ای که یکی از پرهیزکارترین بندگان خدا شد و در پارسایی به مقامی رسید که مردم خاکی را که او گام هایش را روی آن می گذاشت مقدّس می شمردند.

بشر تا پایان عمر خود پا برهنه راه می رفت ، زیرا در حالی که پا برهنه بود نور الهی وجودش را فرا گرفت و نفس پاک امام موسی بن جعفر علیه السلام او را متحول کرد. به همین دلیل به « بشر حافی » معروف شد ( یعنی بشر پابرهنه )

در تذکرة الأولیاء عطار نیشابوری آمده است که بشر حافی روزی کاغذی دید که بر آن نوشته « بسم الله الرحمن الرحیم ». بشر کاغذ را برداشت و عطری خرید و آن کاغذ را معطّر کرد و به تعظیم ، آن کاغذ را در خانه قرار داد.

بزرگی آن شب در خواب دید که به او گفتند بشر را بگویید:

« طیّبت اسمنا فطیّبناک و بجّلت اسمنا فبجّلناک ، طهّرت اسمنا فطهّرناک ، فبعزّتی لأطیّبنّ اسمک فی الدنیا و الأخرة .»

اسم ما را خوشبو گردانیدی پس تو را خوشبو گردانیدیم و ارزش اسم ما را بالا بردی و گرامی داشتی پس ارزش و منزلت تو را بالا بردیم ؛ اسم ما را پاکیزه و طاهر گردانیدی پس تو را پاک و طاهر کردیم ؛ قسم به عزّت و بزرگواری خودم نام تو را در دنیا و آخرت پاکیزه و مطهّر می کنم.




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 86 بهمن 7 توسط فاطمه ایمانی | نظر
  عقاید یهود در کتاب تِلمود:

تورات ( عهد عتیقی ) که اکنون در دست یهودیان است، آن تورات اصلی نیست. بلکه تورات فعلی نوشته بعضی از دانشمندان یهودی است.

بر همین تورات شرح ها و تفسیرهای گوناگونی نوشتند که این شرح ها را خاخام ( یوخاس در سال 1500 م ) جمع آوری کرد و چند کتاب دیگری که بین سال های ( 230 – 500 م ) نوشته شده بود به آنها افزود و نام آن را تلمود ( یعنی تعلیم و دیانت یهود ) گذاشت. این کتاب نزد یهودیان بسیار مقدس و در ردیف تورات قرار دارد.

حتی گرافت می گوید: « بدانید که گفتار خاخام از گفتار پیامبر بالاتر است.» ( الکنز المرصود فی قواعد الیهود – ص 33 )

به قسمتی ازافکار یهود در تلمود توجه نمایید:

1- خداوند از آنکه یهود را به چنین حالی گذاشته است سخت پشیمان است، به طوری که هر روز به صورت خود لطمه می زند و زار زار گریه می کند. گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا می چکد، و آنچنان صدا می کند که تمام اهل جهان آن را می شنوند و آب های دریا به تلاطم می افتد و زمین به لرزه در می آید.

2- هرگز خداوند از کار های ابلهانه و غضب و دروغ برکنار نیست.

3- قسمتی از شیاطین از فرزندان آدم هستند. آدم زنی داشت از شیاطین به نام لیلیث که مدت 130 سال همسر آدم بود و شیاطین از نسل او متولد شدند. حواء در این مدت 130 سال جز شیطان نزائید زیرا او هم همسر یکی از شیاطین شده بود.

4- ارواح یهود از ارواح دیگران افضل است، زیرا ارواح یهود جزء خداوند است، همچنان که فرزند جزء پدرش می باشد. و روح های یهود نزد خداوند عزیزتر است، زیرا ارواح دیگران شیطانی و مانند ارواح حیوانات است.

5- نطفه غیر یهود مثل نطفه بقیّه حیوانات است.

6- بهشت مخصوص یهود است، و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شود. ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است و در آنجا فایده ای جز گریه و زاری عاید آنها نمی گردد، زیرا زمینش از گل و بسیار تاریک و بدبو است.

7- بر یهودیان لازم است که املاک دیگران را خریداری کنند تا آنها صاحب مِلک نباشند و همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد.

8- پیش از آنکه یهود نفوذ و سلطه کامل خود را به دست آورد لازم است جنگ جهانی بر پا شود، دو ثلث بشر نابود شوند. در این وقت، مدت هفت سال یهود اسلحه های جنگ را خواهند سوزانید و در این وقت است که دندان های دشمنان بنی اسرائیل بیست و دو ذرع خارج از دهانشان بیرون خواهد آمد.

9- هنگامی که مسیح حقیقی پا به عرصه وجود گذارد، یهود آنقدر ثروت و مال خواهد داشت که کلید صندوق هایشان را سیصد الاغ نمی تواند حمل کند.

10-کشتن مسیحی از واجبات مذهبی ما است و پیمان بستن با او، یهودی را ملتزم به اداء نمی کند.

11- رؤسای مذهب مسیحیان و هر که دشمن یهود است باید در هر روزی سه مرتبه لعن کرد.

12- کلیساهای مسیحیان که در آن سگ های آدم نما به صدا در می آیند به منزله زباله خانه است.

13- اسرائیلی در نزد خداوند از فرشتگان محبوبیت بیشتری دارند و از اعتبار زیاد تری برخوردار می باشند.

14- اگر یک نفر غیر یهودی، یک یهودی را بزند مثل آن است که به عزت الهیه جسارت کرده است، و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز دیگری نیست و باید او را کشت.

15- اگر یهودیان نبودند، برکت از روی زمین برداشته می شد و آفتاب ظاهر نمی شد و باران نمی بارید.

16- سگ افضل از غیر یهودی است زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد ولی نان دادن به اجنبی و غیر یهودی حرام است.

17- ربودن اموال دیگران به وسیله ربا مانعی ندارد، زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیر یهودی امر می فرماید.

18- غیر یهودی هر چند نیکوکار و صالح باشد باید او را به قتل رساند و حرام است غیر یهودی را نجات بدهید.

19- تعدی و تجاوز به ناموس غیر یهودی مانعی ندارد، زیرا کفار مثل حیوانات هستند و حیوانات را زناشویی نیست.

20- یهودی حق دارد زن های غیر مؤمنه را به زور برباید و زنا و لواط به غیر یهودی عقاب و کیفری ندارد.

21- هر گاه یک نفر یهودی جلوی زن خود با زنی زنا کند، زن او حق ندارد مانع او شود یا بر علیه او شکایت کند.

22- قسم دروغ خوردن جایز است مخصوصاً در معاملات با غیر یهود.

23- ما ملت برگزیده خداوند هستیم بر همین اساس خداوند برای ما حیوانات انسانی خلق کرده، زیرا می دانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم، یکی حیوانات غیر ناطقه و بی شعور مانند چهارپایان و دیگری حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان. و برای آنکه بتوانیم از همه آنها سواری بگیریم، خداوند ما را در جهان متفرق ساخته است.

یهود، دشمن بشریت

از آنچه بیان شد، افکار خطرناک یهود روشن شد، و اگر اسرائیل با این عقاید باطل باقی بماند، جهان روی آرامش را نخواهد دید. این فقط گوشه ای از عقاید باطل این قوم است که ذکر شد. با دانستن این عقاید دیگر نباید از جنایات وحشتناکی که آنها مرتکب می شوند تعجب نمود.

کشتن زنان و کودکان بی دفاع، بیرون کردن مسلمانان و مسیحیان از سرزمینهایشان با زور گلوله، جنایات هولناکی که قلم از نوشتن آنها شرم دارد همه و همه جزو اعتقادات و باور های باطل این قوم خبیث می باشد.

قرآن کریم این قوم را مورد مذمت قرار داده است تا جایی که پیامبران الهی این مردم لجوج را مورد لعنت قرار دادند.

ü بدترین دشمن مؤمنان:

« لَتَجِدَنَّ اَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنوا الیَهودَ و الّذینَ اَشرَکوا... » ( مائده / آیه 82 )

ü قومی پیمان شکن و تغییر دهنده کتاب های آسمانی:

« فَبِما نَقضِهِم میثاقَهُم لَعَنّاهُم و جَعَلنا قُلوبَهم قاسِیَةً یُحَرِّفونَ الکَلِمَ عَن مَواضعه و نَسُوا حظّاً مِمّا ذُکِّروا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی خائِنَةٍ مِنهُم اِلّا قَلیلاً مِنهُم. » ( مائده / آیه 13 و مانند آن آیه 41 )

چون یهودیان پیمان خود را شکستند ما آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهایشان را سخت و سنگین نمودیم. آنها کلمات الهی را تحریف می کنند و از محل و مسیر آن بیرون می برند و قسمت های قابل ملاحظه ای از آنچه به آنها گفته شده بود به دست فراموشی سپردند. هر روز به خیانت تازه و جدید ار آنها پی می بریم مگر دسته ای اندک از آنها که از جنایت برکنارند.

ü نسبت دهندگان دروغ به خداوند:

« وَ قالَتِ الیَهودُ یَدُ اللهِ مَغلولَةٌ غُلَّت اَیدیهِم وَ لُعِنُوا بِما قالوا بَل یَداهُ مَبسوطَتان یُنفِقُ کَیفَ یَشاء... » ( مائده / 64 و نیز بقره / 59، 75، 79 )

( برخی ) یهودیان گفتند دست خدا به زنجیر بسته شده ( خداوند در پاسخ این تهمت و عقیده باطل فرمود ) دست یهود در زنجیر باد، و به خاطر این سخن ناروا از رحمت خدا دور شوند. ( نه تنها دست خدا بسته نیست ) بلکه هر دو دست خدا گشاده و باز است و هر طور بخواهد و به هر کس بخواهد می بخشد. ( دو دست خداوند کنایه از قدرت خداوند است. )

از آیاتی که بیان شد معلوم می شود که برخی یهودیان برای رسیدن به هدفشان دست به هر کاری می زنند. اگر چه لازمه آن تغییر کتب آسمانی و تهمت زدن و دروغ بستن به خداوند و کشتن پیامبران باشد. با قومی که چنین افکار پلیدی دارند نمی توان کنار آمد. تنها راه نجات مردم دنیا و محفوظ ماندن احکام الهی و کتب آسمانی، نابودی چنین افکاری در جهان است.

و اگر امام خمینی ( قدس سره شریف ) بر محو و نابودی رژیم غاصب اسرائیل اصرار و تأکید داشتند به خاطر آن بود که آن حکیم فرزانه از روحیات و عقاید باطل این رژیم اطلاع کامل داشتند.

دیدگاه امام خمینی درباره اسرائیل:

1- اسرائیل باید از بین برود.

2- اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. ( صحیفه نور – جلد 17 – ص 14 )

3- اسرائیل دشمن بشریت است. (همان – جلد 11 – ص 192 )

4- بر مسلمین و بر دولت های اسلامی است که با هم متحد شوند و این جرثومه فساد ( اسرائیل ) را از بن و بیخ بر کنند. ( همان – جلد 6 – ص 50 )

5- سران کشور های اسلامی باید توجه داشته باشند که این جرثومه فساد ( اسرائیل ) را که در قلب کشورهای اسلامی گماشته اند، تنها برای سرکوبی ملت عرب نمی باشد، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه استبداد و سیطره صهیونیسم بر دنیای اسلام و استعمار بیشتر سرزمین های زرخیز و منابع سرشار کشور های اسلامی می باشد. و فقط با فداکاری، پایداری و اتحاد دولت های اسلامی می توان از شر این کابوس سیاه استعمار رهایی یافت.

( همان – جلد 1 – ص 209 )




طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.